تعداد بازدید: ۶۴۶
کد خبر: ۱۰۴۴۶
تاریخ انتشار: ۰۷ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۹ - 2021 29 August
کرونا محمدرضا حکیمی را هم از ما گرفت
محمدرضا حکیمی 

زاده‌ ۱۴ فروردین  ۱۳۱۴ در مشهد. فقیه، مجتهد شیعه، فیلسوف، متفکر و نویسنده‌ ایرانی.

در سال ۱۳۲۰ تحصیلاتش را آغاز کرد و در سال  ۱۳۲۶ وارد حوزه علمیه خراسان (مدرسه نواب) شد و تا ۲۰ سال از عمر خود را در این حوزه به تحصیل دروس مقدمات و سطح، خارج، فلسفه، ادبیات عرب، نجوم،و تقویم گذراند و اجازه اجتهاد را از آقا بزرگ تهرانی در سال ۱۳۴۸ شمسی دریافت کرد و از همان دوران، سری پرشور داشت و در راه تحقق عدالت مبارزه می‌کرد. مهدی اخوان‌ثالث از دوستانش، وی را «سربدار امروز خراسان» نامیده و شعری را در نخستین مجموعه انتشاریافته‌ی خود، با نام «ارغنون» به او تقدیم کرده است و مهرداد اوستا در وصفش سروده: «در گلشن کلام «حکیمی» بین/ آیات رشک حکمت یونان را».

او با شاعرانی چون غلامرضا قدسی، عماد خراسانی، امیری فیروزکوهی و شهریار همنشینی داشت و در ۱۳۴۹ خورشیدی، با همکاری علامه سیدجعفر شهیدی، یادنامه علامه امینی، صاحب «الغدیر» را منتشر کرد.

علی شریعتی وی را به عنوان وصی خود جهت هرگونه دخل و تصرف در آثارش انتخاب کرده بود. 

حکیمی از مُجَدِّدانِ مکتب معارفی خراسان، مشهور به مکتب تفکیک است که معتقد به جدایی دین از فلسفه و عرفان است. به گفتهٔ محمدرضا زائری، حکیمی اعتقاد دارد «دینی که در آن عدالت نباشد، دین نیست؛چه رسد به اسلام! »

او در سال ۱۳۸۱ در رابطه با مبانی اسلام، نامه‌ای به فیدل کاسترو نوشت و مدتی بعد و در دیدار با یک هیئت کوبایی گفت: «اگر اتفاقی برای فیدل کاسترو بیفتد، یک فاجعه‌ بشری رخ داده‌است».

از وی با عناوینی چون «علّامه»، «استاد»، «فیلسوف عدالت» و «مرزبان توحید» یاد می‌شود. کتاب ‌الحیاة وی که یک دائرةالمعارف اسلامی است، از شهرت و اعتبار در جهان اسلام برخوردار است. 

از وی آثار پرشماری به جای مانده که «نان و کتاب»، «آنجا که خورشید می‌وزد»، «خورشید مغرب» و «مقام عقل» از آن جمله است.

حکیمی پس از انتخاب به عنوان یکی از اساتید برگزیده برای خدمت پنجاه ساله به علوم انسانی در جشنواره فارابی در آذر 88،  این عنوان و جایزه را طی پیامی اعتراضی رد کرد. در قسمتی از این پیام آمده‌است:

«همانگونه که پیشتر هم یادآور شده‌ام، بار دیگر تأکید می‌کنم که تا هنگامی که در جامعه ما فقر و محرومیت مرئی و نامرئی بیداد می‌کند، برگزاری چنین جشنواره‌هایی از نظر اینجانب در اولویت نیست. در این جشنواره از فاضلان و استادانی، به نام خدمت ۵۰ ساله به علوم انسانی تجلیل شده ‌است. پرسش این است آیا این علوم برای ثبت در کتابها و در دنیای ذهنیت است یا برای خدمت به انسان و حفظ حقوق انسان و پاسداری از کرامت انسان است در واقعیت خارجی و عینیت؟...»

وی در شامگاه ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ به دلیل عوارض ناشی از ویروس کرونا و کهولت سن بر اثر ایست قلبی درگذشت. صفحه هواداران استاد حکیمی در اینستاگرام، با انتشار تصویری، از ارسال تربت مطهر امام حسین(ع) از سوی آیت‌ا...  سیستانی برای استشفای استاد خبر داده بود.

در زیر نمونه‌هایی از آثار او را می‌خوانیم:

سوره توحید در طشت طلا افتاده بود
عرش گویی از مقام کبریا افتاده بود

سر، میان طشت خون، تا خون حق جوشد همی
تن، به روی خاک داغ کربلا افتاده بود

آتش اندر خیمه‌ژ توحید افکندند، چون
آتش اندر خیمه آل عبا افتاده بود

چهره‌ ماه بنی‌هاشم عیان از نوک نی
دست عباس رشید آیا کجا افتاده بود

شبه پیغمبر فتاده غرق در خون، و آفتاب
از غم این داغ در حول و ولا افتاده بود

در غُل و زنجیر سجاد است و عالم واژگون
سجده اندر دانه‌ی زنجیرها افتاده بود

کاخ استبداد ویران گشت از فریاد عدل
زآنکه بانگ زینبی، در اشقیا افتاده بود!

همردیف اطفال پیغمبر، به زنجیر ستم
وه، چه نظمی در حروف «هل اتی» افتاده بود

تا نوای حق شود در عالم از هر نی بلند
شوری اندر تار و پود نینوا افتاده بود

در جلال کعبه‌ی عشاق، اندر قتلگاه
اسمی از اسمای اعظم برملا افتاده بود!

از تقادیر خفی، گویی در این دشت بلا
خود برون از پرده، اسرار خدا افتاده بود!

رحمت بی‌انتها گردد شفیع مذنبان
بحر رحمت، این‌چنین، بی‌انتها افتاده بود

*- مذنب = خاطی، گناهکار، مجرم

اگر بخواهیم همه تعالیم قرآن و اسلام را در دو کلمه، خلاصه کنیم، چنین می‌شود: ۱. توحید ۲. عدل

«توحید» یعنی: «تصحیح رابطه انسان با خدا».

«عدل» یعنی: «تصحیح رابطه انسان با انسان».

... کدام جامعه‌ای است که در آن به فریاد قرآن، دربارهٔ توحید و عدل ترتیب اثر دهند و از سقوطهای بزرگ نرهند؟ و در هر کشور اسلامی و در هر مجتمع قرآنی که دیده شود، وضع جز این است که گفته شد. در آنجا اسم اسلام است نه رسم اسلام. درگیریها به نام اسلام است نه برای اسلام. در این گونه اجتماعات، ایمان توحیدی و عمل عدلانی از قوت و قدرت افتاده‌است؛ و باید - در آنجاها - فریادگران فریاد توحید و عدل سر دهند تا جامعه‌های خراب را بیدار کنند و حاکمیتهای غافل را بلرزانند.

در رسالت قرآنی، دو مسئله، دو رکن بنیادین است.

تربیت سالم، یعنی «فردسازی» (به منظور جامعه‌سازی).

سیاست عدل، یعنی: «جامعه‌پردازی» (به منظور فردسازی).

و بطور خلاصه، جامعه قرآنی، «جامعه قائم بالقسط» است، و حاکمیت قرآنی، «حاکمیت عامل بالعدل». هر چه جز این باشد، نام اسلامی و قرآنی بر آن روا نیست.
نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها