شهادت بانوی الهی حضرت فاطمه(س) تسلیت باد
حجتالاسلام دکتر حسین سروش / امام جماعت حسینیه ثاراله
شانزدهم دی امسال 3 جمادیالثانی مصادف است با سالروز شهادت حضرت فاطمه(س). ضمن عرض تسلیت به دوستداران و شیفتگان آن بانوی الهی، نوشتار زیر را تقدیم میکنیم.
*****
در منابع تاریخ و حدیث جزئیاتی درباره زندگی حضرت زهرا(س) ثبت شده است. یک نمونه آن روایتی است که مرحوم کلینی رضوان الله تعالی علیه در کافی(1) آورده است که پیامبر اکرم قصد منزل حضرت زهرا را داشت. جابر بن عبدالله انصاری هم خدمت رسول اکرم بود. جابر هم اجازه گرفت که پیغمبر را همراهی کند و به خانه حضرت زهرا بیاید. رسول اکرم درِ خانه آمدند، سلام کردند، پشت در ایستادند. فاطمه سلام الله علیها که صدای پدر را شنید و شناخت فرمودند بفرمایید: پیغمبر اجازه گرفت که وارد شود. حضرت زهرا فرمودند بفرمایید. پیغمبر فرمودند من همراه دارم، همراهم نیز میتواند بیاید؟ حضرت فاطمه فرمود من سرم باز است و چیزی به سر ندارم. پیامبر فرمودند بخشی از همین لباس یا جامه را به سرت بگیر تا ما وارد شویم. حضرت زهرا هم همین کار را کردند. مجدداً پیغمبر فرمودند آمادهای؟ داخل بیاییم؟ یا الله؟ حضرت فاطمه فرمودند بفرمایید. جابر میگوید حضرت وارد شد، من هم وارد شدم. من وقتی وارد شدم نگاهم به چهره حضرت زهرا افتاد، دیدم زرد است و رنگ از صورت حضرت زهرا پریده است، انگار که در صورت حضرت زهرا خون نیست. پیغمبر اکرم هم که چهره حضرت زهرا را دید متوجه زردی چهره شد. رسول اکرم از او سؤال کردند که چرا رنگ از صورتت پریده است؟ این چه حالیست که داری؟ این ضعف، این رنگپریدگی، چه شده؟ حضرت زهرا پاسخ داد به خاطر گرسنگی اینطور شدهام. وقتی حضرت زهرا مسأله گرسنگی را مطرح کرد، پیغمبر اکرم در حق دخترش فاطمه زهرا سلام الله علیها دعا کرد؛ خداوندا این تنگنا را از دختر من بردار و گرسنگی او را برطرف کن.
سؤال این است که چرا حضرت فاطمه گرسنگی را تا این حد و اندازه تحمل میکرد که حتی چهره خود و فرزندانش به زردی میگرایید؟
توجه به چند نکته، هم فلسفه کلی موضوع را روشن میکند و هم میتوان درباره این که آیا اینگونه معیشت با عسرت نسبت به دیگران قابل توصیه و قابل تعمیم است یا نه، به نتیجه مطلوب رسید. نکته اول این که فاطمه زهرا سلام الله علیها، ابتدا در یک شرایطی زندگی میکند که وضع عمومی مسلمانها کم و بیش در چنین سطحی است. یعنی در جامعه اسلامی فقر عمومی وجود دارد. ولی تمام ماجرا این نیست، جنبههای مهمتری در این موضوع وجود دارد؛ یک جنبه مهم این است که در خانه علی بن ابیطالب علیه السلام و فاطمه، اصل بر ایثار و از خودگذشتگی است. امیرالمؤمنین علیه السلام حقوق سربازی دارد، همه کسانی که در میدان جنگ شرکت میکردند از غنائمی که به دست میآمد، حقوقی داشتند. علاوه بر این خودش هم اهل کشاورزی بود، گاه برای خودش کار میکرد و گاهی کارفرما داشت و برای دیگران کار میکرد. اما آیا همه این درآمد صرف زندگی شخصی حضرت و برای رفاه همسرش و فرزندانش میشد؟ به گواه تاریخ امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه هیچکدام حاضر نبودند آنچه را که درمیآورند صرف زندگی خودشان کنند. در متون تاریخی و حدیثی روایات دیگری نقل شده است که نشان میدهد فاطمه زهرا امکانات رفاهی متناسب با زمان خود دارد ولی استفاده نمیکند. در واقع این نوع دیگری از زندگی زاهدانه است که با نوع اول که به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی جامعه بود، متفاوت است. این روش زاهدانه دوم، یک انتخاب است که با توجه و امعان نظر حاصل شده است.
نکته اصلی این است که آیا نوع معیشت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برای دیگران هم قابل تعمیم است؟ اگر کسی به طور کلی و بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی حضرت، توصیه کند که همه مانند ایشان رفتار کنند، توصیه درستی نیست. نکتهای که این جا وجود دارد این است که وقتی آرامآرام وضع مسلمانها تغییر پیدا میکرد و سطح رفاه عمومی بهتر و بهتر میشد، فاطمه زهرا سلام الله علیها هنوز براساس همان الگوی زهد و قناعت سادگی توقف کرده بود. نه این که چیزی نداشته نباشد، بلکه داشتند؛ ولی فاطمه نمیخواست و استفاده نمیکرد.
نکته ظریف و قابل توجه این است که حضرت فاطمه این زهد و سادگی و این زندگی حداقلی را خودش انتخاب کرده بود و برای خود میپسندید. پس ارزش این زندگی و سادگی و حتی ارزش تحمل گرسنگی، به انتخاب حضرت زهراست. پس برای گرسنه نگهداشتن مردم جبر در کار نبود. به زور گرسنگی را بر مردم تحمیل نمیکردند. اما انسانهای بالا و والایی مانند فاطمه زهرا سلام الله علیها که در اوج فضیلت بودند خودشان از مال خودشان، از غذای خودشان، از زندگی خودشان صرفنظر میکردند و به فقیر و مسکین و اسیر میدادند. در واقع بین تحمل فقر اختیاری که منشاء آن ایثار و از خودگذشتگی است و یک فضیلت عالی انسانیست، با گرسنگی و فقری که بر مردم تحمیل میشود و نه تنها فضیلت نیست بلکه رذیلت است، تفاوت زیادی وجود دارد. اگر انسان نتواند جامعه را به نحو احسن اداره کند، فقر و تنگدستی گریبان افراد جامعه را بگیرد، سراغ حضرت زهرا رفتن و از فاطمه زهرا مایه گذاشتن باطل است و صحیح نیست. بلکه با توجه به الگوی اسلامی معیشت، رفاه مردم باید تأمین شود و بعد از آن خودشان با اختیار خودشان زندگی ساده داشته باشند. در واقع ایثار و زهد قابل تحمیل نیست. ارزش زهد و سادگی به انتخابی بودن آن است. اگر این انتخاب نباشد فقر مذموم است.
پینوشت:
1- الكافي (ط - الإسلامية)، ج5، ص528
نظر شما