تعداد بازدید: ۳۵۵
کد خبر: ۱۱۸۷۱
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۰ - ۱۸:۴۲ - 2022 15 January
شهر هرت
ماجراهای تبعه موجاز
یَک وقتی که زمان زیادی هم از آن گوذر نَمی‌کوند، زیر لب خواندَه مَی‌کردم:

سرزمین من... خستَه خستَه از جفایَه ...

و در دل آرزو مَی‌کردم روزی بی وَلایت خودم برگردم. چَه کونم که از وَلایت ایران و این همه گَرانی و تورم و ... خستَه و ماندَه شده بودم.

اما حالا که باز هم طالیبان بر وَلایت ما مُستَولی شده‌اند، دیگر دلم نَمی‌خواهد برگردم. یعنی اصلاً چشم دید نَمی‌کونم برگردم و آن خاطَرات قدیم قوندوز برایم جان بَگیرد.

حاضرم همین جا بَمانم و در آرزوی دست‌نیافتنی وَلایت خود گَریه کونم.

البته اینها همَه بهانه است. راستش را بَخواهید، خودم که در وَلایت افغانیستان بودم، کارت فعال گروهَکشان را داشتم و با آن پوز مَی‌دادم.


دلیل تصمیمم بر برنگشتن را فقط بی شوما مَی‌گویم؛ دور از چَشمان زولَیخا.

واقعیت این است که در خبرها خواندَه کردم طالیبان موعتادان مواد موخدر را از سطح شهرها جمع‌آوری کرده و وادار به ترک اعتیاد مَی‌کوند. بَ تازگی هم ۷ هَزار موعتاد را وادار بَ ترک اعتیاد کردَه‌اند.

همین ماندَه که برگردم و من را گرفتَه کونند و در کمپهای قوندوز بیندازند.

البته اگر هم بَ زولیخا هم گفتَه کونم که گشت ارشاد مأموران طالیبان بَ راه افتاده و بَ زنان برای سوار موتِر (ماشین) شدن با مردان نامحرم یا حَجابَشان گیر مَی‌دهد یا نَمی‌گوذارد کسی موسیقی گوش کوند یا بَ ریش کوتاه من  گیر مَی‌دهند، کار تمام است و او هم قَید وَلایتمان را مَی‌زند.

اما امیدوارم شرایط این وَلایت عوض نشود و با این اربابان جدید، دوباره آرزوی وَلایت خودَمان را نکونیم که حال و حَوصله اسباب‌کشی ندارم.
نجیب
نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها