تعداد بازدید: ۸۸۰
کد خبر: ۹۹۷۱
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۳:۱۱ - 2021 13 June

چند روز پیش نَظاره کردم والی وُلسوالی نَی‌ریز در یَک محفل (جلسه) که همَه اربابان جمع بوده‌اند، خَطاب بی آنها گفتَه کرده:

هر اربابی توان ندارد، مراتب تحریری(کتباً) ایستعفا دهد؛ ما ایستعفای او را پذیرفته مَی‌کونیم.

اگر نظر من تبعَه موجاز را بَخواهید، با این وضع زیندَگانی مردم، باید همَه اربابان حاضر در محفل دستَه‌جمعی ایستعفا دهند. اما ظاهراً همَه چُپ (ساکت) شده‌اند، مَثال هـ دو چَشم والی را نَظاره کرده‌اند و کسی دم بر نیاورده است. انگار همه توان دارند و منِ تبعه موجاز اشتباه مَی‌کونم. شاید هم موشتاق خدمت بی خلقند و نَمی‌خواهند این سعادت را از دست بَدهند. وگرنَه اگر مَثال اربابان بَلاد کفر بودند، سر یَک مسئله کوچک ایستعفای خود را نوشته مَی‌کردند و از زیر بار کار و مسئولیت در مَی‌رفتند.

همین کاندیداهای رَیاست جومهوری را نَظاره کونید؛ برای خدمت بی مردم چَطور توی سر و کله هم مَی‌زنند و خون بی جَگرشان شده؟!

اگر موناظَره‌ها را نَظاره کرده باشید، تقریباً همَه از اَوضاع وَلایت ناراضی بودند. بی نظرم واقعاً عملکرد مردم این وَلایت خوب نبوده و اربابان را ناراحت بَکرده‌ایم.

بی‌نظرم، ما رعیت‌جماعت،‌ لیاقت این اربابان را نداریم و باید از آنها حلالیت بیطلبیم...
نجیب


نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها