از یتیمخانه تا گلادیاتور
جیوان گاسپاریان (آهنگساز و نوازنده دودوک) اخیراً در سن نود و سه سالگی دارفانی را وداع گفت.
صدای اعجابانگیز دودوک گاسپاریان به همراه صحنههایی از فیلم گلادیاتور هنوز در دنیای موسیقی یکهتازی میکند...
جیوان گاسپاریان از شش سالگی شروع به نواختن دودوک کرد و نخستین اجرای او، تکنوازی در گروه رقص و آواز سنتی ارکستر سمفونیک تاتول آلتونیان، در ۲۱ سالگی بود. جیوان گاسپاریان دربارهٔ زندگی و اولین آشناییاش با دودوک میگوید:
«تنها شش سال داشتم. مادرم فوت کرده و پدرم هم به جنگ رفته بود و من در یتیمخانه دوران کودکی سختی را طی میکردم. در آن دوره جاهایی بود که مثل سینماهای امروزی فیلم نشان میدادند. از آنجا که فیلمها صامت بودند سه نفر نوازنده زیر پرده مینشستند و با نواختن دودوک نمایش فیلم را همراهی میکردند. اولین بار که صدای دودوک را شنیدم خیلی خوشم آمد. در میان آن سه نوازنده، استادی هم بود به نام «مارکار مارکاریان»؛ خود را به او رساندم و از او خواهش کردم که یک دودوک هم به من بدهد؛ خیلی خشن جواب داد که میخواهی چکار؟ برو درست را بخوان؛ مگر پدر و مادر نداری؟
روزی پیش او رفتم و پول ناچیزی را که از فروش ظرف و ظروف کهنهٔ خانه به دست آورده بودم به او دادم؛ پولها و دست کوچک عرق کردهٔ مرا پس زد، دودوک سادهای را از جیبش درآورد و به من داد و گفت: برو بزن؛ تو شاید آدم شوی. از خوشحالی در پوستم نمیگنجیدم؛ در طول زمستان یک لحظه دودوک را از لبانم دور نکردم و نواختن نخستین آهنگ را که «دِلِ یامان» نام داشت فرا گرفتم.
بهار بعد، بار دیگر نزد استاد مارکاریان رفتم و از او خواهش کردم که به نواختن من گوش دهد. گوش کرد و اشک از چشمانش سرازیر شد. دودوک بهتری به من داد و گفت: برو بزن؛ تو نوازندهٔ زبردستی خواهی شد. این حرف استاد مشوق من شد و در هفده سالگی به نواختن دودوک مسلط شدم.»
جیوان گاسپاریان در ۱۹۴۷ میلادی، وقتی که نوزده سال داشت از دست ژوزف استالین رئیسجمهور وقت شوروی یک ساعت مچی جایزه گرفت و پس از آن روز به روز جهانیتر شد.
جیوان گاسپاریان در ۵۲ سالگی به دانشگاه رفت و پس از فارغالتحصیلی شروع به آموزش موسیقی کرد.
شهریور سال 1382 خورشیدی بود که جیوان گاسپاریان به ایران آمد تا در کنار حسین علیزاده به اجرای قطعات موسیقی بپردازد. اجرائی که همچنان در خاطرات جمعی از اهالی موسیقی و طرفداران موسیقی جدی ماندگار شده است.
بعد از حضور او در اجرای قطعات موسیقی فیلم گلادیاتور بار دیگر در سال 1383 از او دعوت شد تا به ایران بیاید.
در آخرین حضورش در ایران گاسپاریان در اجرای چند شبهاش در سال 1395 برای مخاطبان ایرانیاش سنگ تمام گذاشت.
در برنامه سه قطعه باکلام اجرا کرد که یکی از آنها قطعه آشنا و پرطرفدار «ماما» بود. اجرائی که بدون آنتراکت و نزدیک به دو ساعت به طول انجامید و در پایان اجرا هم گاسپاریان به زبان ارمنی از حضار تشکر کرد.
او میگوید: شباهت زیادی بین برخی از آهنگهای ترکی، ارمنی و ایرانی وجود دارد. برای مثال، «ساری گلین» یکی از آن قطعاتی است که همیشه روی آن بحث میشود و این چیزهاست که روی سیاست خط بطلان میکشد. اینکه موسیقی در بیشتر مواقع هویتی مشترک دارد و متعلق به همه کشورهاست.
حسین علیزاده آهنگساز و نوازنده موسیقی ایرانی که در سفر جیوان گاسپاریان به ایران با او کار مشترکی را ارائه داد در سوگش نوشت:
«جیوان گاسپاریان؛
یک عمر چنان عاشقانه در سازش دمید،
که تا ابد جادوی آن در دل عاشقان ماندنیست.
او با ساز کوچکش چه لطیف
پیام عشق و دوستی و صلح را به جهان هدیه داد.
ساز دل او برتر از هر سلاح و قدرتی
در جهان طنینانداز شد و چه خوش گفت:
در این خاک، در این خاک
در این مزرعه پاک
به جز مهر
به جز عشق
دگر بذر نکاریم...
موسیقیِ گاسپاریان ، یک موسیقی با اصالت و ریشهدار شرقی بود؛ موسیقی و اصواتی که برای ما ایرانیان، آشنا، خاطره انگیز و جادوانه است.
* برگرفته از ماهنامه نیتاک
نظر شما