در چند شماره قبل به طرح مسائلی پیرامون دموکراسی پرداختیم و به این سؤالات پاسخهای کوتاه و ساده دادیم:
١-دموکراسی یعنی چه؟
٢- دموکراسی از کجا آمده است؟
٣-فواید دموکراسی چیست؟
٤- زیانهای دموکراسی چیست؟
در این نوشتار به پیشفرضها یا پیشنیازهای دموکراسی میپردازیم. دموکراسی نیازمند وجود زمینههایی است تا بتواند در جامعه نهادینه شود. بدون پیشنیازها نمیتوان به دموکراسی واقعی رسید.
اولین و مهمترین پیش نیاز دموکراسی «آزادی» است. آزادی به این معناست که همه اعضای جامعه به حکم اینکه انسان و شهروند کشورند، حق دارند اعتقادات قلبی خود را در هر زمینه ای بدون ترس، واهمه و هیچ دغدغهای با رعایت حقوق دیگران بیان کنند. هیچکس را نمیتوان مجبور به داشتن اعتقادی کرد یا به خاطر داشتن عقیدهای مؤاخذه کرد. بیان اعتقاد از طریق سخنرانی، نوشتن و منتشر کردن آزاد است. به عبارت ساده آزادی قلم و بیان از اولین آزادیهای عمومی محسوب میشود. البته این آزادی محدود به قوانینی است که لازم است رعایت شود؛ مثلاً به اسم آزادی نمیتوان متعرض آزادی دیگران شد، نمیتوان به اتکاء آزادی با آبرو و حیثیت دیگران بازی کرد. حریم خصوصی افراد در امن و امان است و کسی حق شکستن این حریم را ندارد. قانونگذار هم باید رعایت این حقوق اجتماعی شهروندان را بنماید و محدودیتی برای آزادی قلم و بیان مازاد بر رعایت حقوق دیگران وضع ننماید.
در شرایط کنونی دنیا، فضای مجازی عرصه و ابزار جدیدی است که افکار ، عقاید (نظریات)، نقدها و تأییدهای مختلف علمی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی محلی، ملی و جهانی در آن مطرح میشود. فیلترکردن این فضا برای مردم در هر کشوری که انجام شود نادیده گرفتن آزادی بیان است. البته در همین فضای مجازی حفظ حقوق دیگران، حریم خصوصی شهروندان و حیثیت آنها الزام قانونی است و متخلف می تواند تحت پیگرد قانونی قرار گیرد؛ اما اگر کسانی آن را شکستند نمی تواند بهانهای برای محدود کردن کل مردم از تکنولوژی فضای مجازی باشد. ممنوع القلم ، ممنوع السخن و ممنوع التصویر کردن اشخاص حقیقی و حقوقی مغایر اصل آزادی قلم و بیان است.
دومین پیشفرض دموکراسی برابری اجتماعی است. انسانها به حکم اینکه اولاد آدمند و عضوی از اعضای جامعه و شهروند کشور از حقوق اجتماعی مساوی برخوردارند. همگان حق تحصیل دارند، حق فعالیت اقتصادی دارند، حق رأی دارند، حق فعالیت سیاسی دارند، حق درمان و اشتغال و زندگی مطلوب دارند. به عبارت سادهتر باید فرصتهای مساوی در برابر همه مردم قرار داشته باشد. همگان بتوانند فعالیت اقتصادی کنند حالا اگر کسی کمتر فعالیت میکند و دیگری بیشتر اولی از مزایای بیشتر اقتصاد بهرهمند میشود و دومی کمتر. همگان میتوانند تحصیل کنند حال کسی به اختیار خود در سطح ابتدایی میخواند دیگری دیپلم و دیگری تحصیلات عالیه را تا آخرین سطوح ادامه میدهد. طبیعی است که تحصیلات نابرابر موجب مزایای نابرابر اجتماعی میشود و این مغایرتی با اصل برابری اجتماعی ندارد چون همگان فرصت برابر داشتهاند، عدهای از این فرصت بهره گرفته و عدهای نگرفته یا کم گرفتهاند.
سومین پیشنیاز دموکراسی پذیرش «کثرتگرایی» است. کثرتگرایی یعنی پذیرفتن اینکه در جامعه آراء، نظرات، اعتقادات و دیدگاههای مختلف وجود دارد. انسانها مانند هم نمیاندیشند ومانند هم نمیبینند و مانند هم نمیشنوند و مانند هم نمیفهمند، متعدد و متکثر هستند.
لازمه همزیستی مسالمتآمیز احترام به همه دیدگاهها، برداشتها، بینشها و در عین حال نقد آنهاست. همان چیزی که تضارب آراء نامیده میشود. در نوشتارهای بعدی این بحث را پی خواهیم گرفت.
شاد و سالم و موفق باشی