درسوم خرداد سال ۱۳۶۱ خورشیدی، خرمشهر بعد از ۱۹ ماه از اشغال ارتش بعث عراق آزاد و به مام وطن بازگشت. دردوم خرداد سال ۱۳۷۶ نیز انتخابات ریاست جمهوری در شرایطی متفاوت با دورههای قبل انجام شد و کشور را با فضای جدید سیاسی روبه رو کرد. هر دو رویداد در ادبیات سیاسی ما عنوان «حماسه» گرفتند.
یکشنبه و دوشنبه این هفته مصادف با سالروز این دو رخداد است؛ به همین خاطر در این نوشتار نظری به آنها میافکنیم.
به لحاظ تقدم تاریخی ابتدا به سالروز آزادی خرمشهر میپردازیم. ٣٩ سال قبل نیروهای رزمنده عمدتاً مردمی توانستند پس از رزمی بسیار گسترده که ۲۵ شبانه روز طول کشید، مناطق اشغالی میانی و جنوبی خوزستان به ویژه خرمشهر را از زیر چکمه ارتش بعث عراق خارج کنند. آزادسازی این شهر، هم از لحاظ نظامی بسیار با اهمیت بود و هم ازمنظر سیاسی.
استحکامات دورتادور خرمشهر آنقدر زیاد بود که صدام و فرماندهان رده بالا و پایین او هرگز فکر نمیکردند خرمشهر را از دست بدهند. مهندسی رزمی عراق همه تدابیر را در طول ۱۹ ماه به کار برده بود. سیمهای خاردار حلقوی، طولی، میدان گسترده مین با انواع مینهای ضد نفر، ضد تانک، ضد نفربر و تله های گسترده انفجاری...
کاشتن تیرآهنهای استخراج شده از ساختمانهای خرمشهر به شکل عمودی، کاشتن تنه درختان نخل سربریده، موانع خاکی، احداث خاکریز، رهاسازی آب با استفاده از آب کارون،دجله، فرات،اروند، سنگرهای دیده بانی مرتفع با سلاحهای خودکار مرگبار و بکارگیری نیروها و تیربارچی های زبده،خرمشهر را به دژی تسخیر ناپذیر تبدیل کرده بود؛ اما به لطف و عنایت خداوند و ایمان رزمندگان، همه این موانع درنوردیده شد و رزمندگان در روز سوم خرداد ۱۳۶۱ بر فراز مسجد جامع خرمشهر فریاد الله اکبر سر دادند. با اعلام خبر این پیروزی در ساعت ۳ بعد از ظهر از رادیو ناگهان موج مردم ۳۶ میلیونی آن روز، خودجوش به خیابانها ریختند و به جشن و سرود خوانی پرداختند؛ به همین خاطر رزمندگان در تابلویی در ورودی این شهر نوشتند: «خرمشهر آزاد شد، جمعیت ۳۶ میلیون».
رویداد دوم در ۲۴ سال قبل در تاریخ ایران به ثبت رسید. نکته کلیدی که موجب توجه افکار عمومی به آن شد این بود که عمده دستگاههای تبلیغاتی پیدا و پنهان در حمایت از یک کاندیدا صف کشیدند اما برخلاف روند گذشته، مردم پشت سر کاندیدای رقیب قرار گرفتند و انتخابات با تفاوت آرای بیش از ۱۳ میلیون، کاندیدایی از سنخ اندیشه و فرهنگ را راهی نهاد ریاست جمهوری نمود. جمع آرا به ١٠٠/٠٦٧/٢٩رسید که سابقه نداشت. فضای سیاسی و فرهنگی جدید خواهان رویکردی جدید برای اداره کشور بود، اما موانعی رخ نمود که موجب شد این خواسته جواب مثبت نگیرد. اگر اکنون بخواهیم بی طرفانه این دو رخداد تاریخی را ارزیابی کنیم میتوانیم بگوییم در هر دو رخداد:
١- مردم نقش پایهای و محوری را به طور کاملاً خودجوش بازی کردند.
٢- از شرایط مثبت و موفقیت های بینظیری که حاصل هر دو رویداد بود درست استفاده نشد. پتانسیل هایی که میتوانست در جهت منافع ملی، انسجام و همبستگی ملی، تقویت جایگاه جهانی ایران و انقلاب به کار گرفته شود.
درس هر دو رویداد این است که باید تاریخ را دست کم نگیریم. واقع بینانه این رویدادها را واکاوی و تحلیل کنیم تا بتوانیم از فرصتها حداکثر بهره راببریم.
یاد و نام همه رزمندگان دفاع از کشور جاودان و ارواح مطهر شهیدان شاد و مسرور باد.
شاد و سالم و موفق باشید