جوشِ پولُشه نزن، خدا میرسونه!

بی‌بی دندانش را از دهانش در آورد و گذاشت گوشه سفره.  
دلم ریش شد...

- بی‌بی جون، ببخشیدا، ببخشیدا، ولی این چه کاریه آخه؟ ناسلامتی داریم غذا می‌خوریم خب.
- تیر ناحق بخوری، بخور! کی جلوته گرفته؟
-ولی آخه بی‌بی، با این دندون آخه... دلِ آدم...
- دلِ آدم چی‌چی؟ هاااا؟ دلِ آدم چی‌چی؟ دختر، دَنونام چن وخته دُرُس کار نیکنه، نیتونم دُرُس با خودوشون چی بخورم. میگی چکار کنم؟ ها؟ دری یَی ده پونزه ملیونی بیدیم برم یَی دنونی بُسونم.
- نه والا بی‌بی، من پولم کجا بوده؟
- نپه بیتیر، وِرَم نزن.
***

بی‌بی نگاهی به تلویزیون انداخت...
- زیرش نوشته «پس از باران» کی میذره؟
- شب بی‌بی دیگه. ساعت ده فک کنم. چشاتون انگار جدیداً خیلی ضعیف شده، نه؟
- هااااااااا، اقد ضعیف شده که همش نیگا تو می‌کنم، خیال می‌کنم مش‌موسی نِشِسه پَلو دَسُم!
- وا! بی‌بی، چه ربطی داره آخه؟ میخواین یه نوبت بگیرم بریم پیش چشم‌پزشک؟ فک کنم باید براتون یه عینک بنویسه.
- دری دو سه تومن بیدی پول دکتر و عُینک؟
- نه والا بی‌بی، پولم کجا بوده من؟
- نپه هر وخت گفتم، پویین تیلویزیونه بُخون، وِرَم نزن.
*****

بی بی گوشی‌اش را گرفت جلویم و عکس گوشی قشنگی را در آن نشانم داد.
- ننه، ماخام‌ای گوشیو رِ بُسونم بین چیطوره، بیس و چار تومن.
- چن بی‌بی؟
- بیس و چار مِلیون.
- چه خبره بی‌بی؟ بعدم شما که گوشی دارین که.
- تا چَشم تو کور شه من گوشی درم یا نه، میه من دیه دِل ندرم؟ میه من نبویه گوشی مُد بالا دس بیگیرم؟ میه من چی‌چی‌م اَ‌ای سوری گور به گور شده کمتره؟ ها؟
-، ولی آخه بی‌بی خودتون گفتین دَسِتون خالیه پول ندارین.
- یَی وام بیس سی تومنی چن وخته تقاضا دادم بری هِین، تو جوشِ پولُشه نزن، خدا میرسونه!