تعداد بازدید: ۱۵۴
کد خبر: ۱۹۸۴۱
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۹:۱۵ - 2024 11 April
ریاض در میدان سیاست خارجی از چه راهبردی پیروی می کند؟
نویسنده : اعتماد

پس از جنگ جهانی دوم و ظهور هر چه بیشتر ایالات متحده در خاورمیانه نفت‌خیز، به ندرت روابط عربستان سعودی و ایالات متحده دچار تنش شده بود. شاید تحریم نفتی در بحبوحه جنگ یوم کیپور به دلیل دخالت امریکا در آن به نفع اسراییل، استثنایی بر این قاعده بوده است. همواره سیاست مبادله نفت در برابر حفظ امنیت راهبرد عربستان سعودی در منطقه‌ای پر از رقابت بوده است. اما از زمانی که واشنگتن وابستگی خود را به سوخت‌های فسیلی عربستان کاهش داده و ریاض نسبت به تعهد امریکا به امنیت عربستان تردید پیدا کرده است، این راهبرد شکست خورده به نظر می‌رسد. حال با اجرایی شدن سیاست‌های محمد بن سلمان، ولیعهد و رهبر دوفاکتو در عربستان، این بازیگر تلاش کرده است روی خود را به سمت شرق برگرداند و همکاری‌های خود را با تقویت روابط دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی با چین، روسیه و طیفی از قدرت‌های منطقه‌ای گسترش دهد، هر چند که مایل نیست طیفی از کمک‌ها و همکاری‌ها با ایالات متحده را از دست دهد. ریاض به درخواست‌های مکرر ایالات متحده برای افزایش تولید نفت پس از حمله روسیه توجهی نکرد و در عوض کاهش تولید را از طریق اوپک پلاس هماهنگ کرد که قیمت‌های جهانی سوخت را افزایش داد و تحریم‌های غرب را تضعیف کرد. با این اوصاف، به نظر می‌رسد عصر تازه‌ای در عربستان سعودی همراه با عقلانیت قرن ۲۱ بر پایه پیشرفت و کاهش تکیه بر فروش سوخت‌های فسیلی در حال رخ دادن است.

تغییر پارادایم‌های ریاض
 طی سه سال گذشته، سیاست خارجی عربستان سعودی از موضع تقابلی و مداخله‌جویانه به سمتی تبدیل شده که بر تعامل سازنده و پل‌سازی با دیگر قدرت‌های منطقه تاکید دارد. ریاض یک تغییر دیپلماتیک فشرده را آغاز کرده است که از سوی محمد بن سلمان ولیعهد رهبری و با دلار‌های نفتی فراوان، رشد اقتصادی قوی و افزایش اعتماد به نفس به آن پرداخته می‌شود. تعامل با عربستان سعودی این امکان را می‌دهد که انرژی خود را به برنامه تحول اقتصادی چشم‌انداز ۲۰۳۰ اختصاص دهد و در عین حال نفوذ جهانی خود را نیز افزایش دهد.

به عقیده جان کالابرس، استاد سیاست خارجی ایالات متحده در دانشگاه امریکایی واشنگتن دی‌سی، مجموعه‌ای از عوامل، از جمله کاهش اعتماد به تضمین‌های امنیتی ایالات متحده، ضرورت مبرم برای اجرای اصلاحات اقتصادی و هزینه‌های معنوی و مادی مداخله نظامی این کشور در یمن، منجر به تغییر آشکار در سیاست خارجی عربستان سعودی به دور از تقابل شده است. اخیرا نیز ناظران در واشنگتن اشاره می‌کنند که شریک اصلی ایالات متحده در خاورمیانه، یعنی عربستان سعودی، به هیچ وجه در مقام شریک ظاهر نشده است، بلکه جنگ کنونی اسراییل و حماس، سایه سنگین و جدیدی بر آن انداخته است. عربستان سعودی - مانند دولت بایدن - به روند عادی‌سازی با اسراییل علاقه زیادی دارد. جنگ سرعت این کار را کند کرده، اما به هیچ وجه آن را از مسیر خارج نکرده است. در واقع واشنگتن می‌تواند به ریاض برای ایفای نقشی کلیدی در فضای پس از جنگ نگاه کند.

عربستان به خوبی می‌داند که پیشرفت هم به سرمایه نیاز دارد و هم امنیت. به نظر می‌رسد که محمد بن سلمان نتوانسته است هیچ کدام از این‌ها را در ایالات متحده پیدا کند. استناد عربستان به حمله پهپادی و موشکی در ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۹ به پالایشگاه نفت بقیق و میدان نفتی خریس آرامکو است که بیش از نیمی از تولید نفت عربستان سعودی را مختل کرد. در واکنش به این حمله و تصمیم ایالات متحده برای خودداری و بی‌عملی در دفاع از عربستان، ریاض تلاش‌های خود را برای گفتگو‌های غیرمستقیم با تهران برای تنش‌زدایی آغاز کرد. این تنش‌زدایی البته میانجی مهمی داشت که خود برای سرمایه‌گذاری کلان در عربستان عزم خود را جزم کرده بود. در واقع، عربستان به خوبی دریافته بود که باید بر عملگرایی پکن تکیه کند تا بر رویکرد دفاعی ادعایی واشنگتن.

رابطه راهبردی با پکن.

در مقام تاجر، هر جایی که فرصت برای شما پیش بیاید، خواهید رفت
از سال ۲۰۱۱، چین بزرگ‌ترین شریک تجاری پادشاهی سعودی و یکی از بزرگ‌ترین واردکنندگان نفت خام از این کشور بوده است. اخیرا، این دو قدرت در حال ظهور روابط خود را فراتر از تجارت گسترش داده‌اند. در سال ۲۰۲۲، ریاض و پکن طی سفری که چین از آن به عنوان «یک نقطه عطف دوران‌ساز در تاریخ توسعه روابط چین و اعراب» یاد کرد، روابط خود را به یک مشارکت راهبردی جامع ارتقا دادند. آرون دیوید میلر، عضو ارشد بنیاد کارنگی برای صلح بین‌المللی، با تمرکز بر سیاست خارجی ایالات متحده استدلال می‌کند که روابط عربستان و چین از یک ساختاری تجاری بر مبنای نفت به مشارکتی راهبردی و جامع‌تر شامل پروژه‌های زیربنایی و انتقال فناوری پیشرفته تبدیل شده است. رهبران عربستان بر این باورند که سرمایه‌گذاری و تخصص چینی می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا اقتصاد خود را به دور از سوخت‌های فسیلی تنوع بخشند. عبدالعزیز بن سلمان، وزیر انرژی عربستان سعودی در پاسخ به سوالی درباره انتقاد غرب از روابط رو به رشد عربستان و چین گفت که «آن را نادیده می‌گیرد»، زیرا «در مقام تاجر، هر جایی که فرصت برای شما پیش بیاید، خواهید رفت».

اشاره این شاهزاده متمول سعودی به عملگرایی دوران بن سلمان است؛ عملگرایی‌ای که حتی تا ساخت نیروگاه‌ها و تاسیسات هسته‌ای نیز پیش رفته و قرار است با مشارکت چین و البته با مخالفت ایالات متحده، تاسیسات هسته‌ای در قلمرو پادشاهی سعودی برپا شود تا عربستان را کم‌کم از سوخت‌های فسیلی بی‌نیاز کند. همچنین سرمایه‌گذاری چین در تولید انرژی از طریق صفحات خورشیدی در عربستان نیز در دستور کار پکن و ریاض قرار داده شده است. شرکت‌های چینی به ساخت زیرساخت‌ها در عربستان کمک می‌کنند که شامل خط آهن سریع‌السیر، انرژی‌های تجدیدپذیر و مخابرات است. چین و عربستان سعودی، طبق شراکت راهبردی جدید خود، بر «طرح همسویی» بین ابتکار کمربند و جاده چین و دستور کار داخلی چشم انداز ۲۰۳۰ عربستان سعودی توافق کرده‌اند و ده‌ها توافقنامه شامل انرژی هیدروژنی، تولید خودرو‌های الکتریکی و فناوری اطلاعات جی ۵ را به امضا رسانده‌اند. شی جین پینگ، رییس‌جمهور چین، در یکی دیگر از نشانه‌های همکاری نزدیک آنها، در اجلاس سران خلیج فارس در سال ۲۰۲۲ اعلام کرد که چین قصد دارد نفت از عربستان را به جای دلار، با یوان معامله کند. خبری که می‌تواند با توجه به عادی‌سازی روابط سعودی با ایران، تعامل بین این سه بازیگر را در منطقه تقویت کند.

نخست عربستان
 ابراهیم عطا، دستیار پژوهشی در انجمن بین‌المللی خلیج فارس، بر آن است که سیاست خارجی جدید عربستان به‌طور منظم با ابتکارات توسعه اقتصادی این کشور مطابقت دارد. در سال ۲۰۱۶، پادشاهی از پروژه بزرگ خود، چشم‌انداز ۲۰۳۰، برای تنوع بخشیدن و تغییر اقتصاد پرده‌برداری کرد. هدف این ابتکار بلندپروازانه دور شدن از اقتصاد وابسته به نفت خام و تبدیل مجدد پادشاهی به یک مقصد گردشگری، یک مرکز مالی و تجاری و صادرکننده پیشرو انرژی پاک بود. برنامه‌ریزان سعودی برای دستیابی به اهداف خود نیاز به هزینه‌های هنگفت و قیمت‌های بالای نفت داشتند. برای رسیدن به این هدف، عربستان سعودی به عنوان رهبر واقعی اوپک، در سال ۲۰۱۵ با روسیه شریک شد تا هر دو کشور بتوانند قیمت نفت را کنترل کنند. این اقدام باعث خشم دولت بایدن شد..

به نظر می‌رسد عربستان توانسته است از گذشته خود درس بگیرد و با عملگرایی بیشتری به سمت اهداف تعیین شده ولیعهد جاه‌طلب خود در حرکت باشد. با گذشت شش ماه از جنگی که می‌رود دامن منطقه را بگیرد تاکنون عربستان خود را از آتش آن دور نگه داشته است. در صحنه بین‌المللی نیز با نزدیکی به شرق و رویکرد نه قهر و نه آشتی خود با ایالات متحده، توانسته است توازن را به نفع خود حفظ کند.

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها